ما سه نفر و سومین بهار عشق.....
سلام به نی نی کوچولوها و خاله های مهربونم... 25 آذر سومین سالگرد ازدواج مامان و بابا بود... یعنی از زمانی که به همدیگه رسیدن سه سال میگذره..... ما یه کیک کوشولوی خومشزه داشتیم با یه شمع سه و یه خانواده سه نفره .... و چیزی که این روز را قشنگتر می کرد...... سومین سالگرد و داشتن یه خانواده سه نفره بود غیر مستقیم چرا؟ مستقیم میگم ... یعنی حضور ثمره عشق مامان و بابا یعنی من وقتی مامان درباره جالب انگیز بودن این موضوع به بابا گفت..... فکر می کنین بابا چی جواب داد؟ به من نگاه کرد و گفت: یعنی تو چهارمین سالگرد ازدواجمون چهار نفر میشیم قیافه مامان..... بعدشم گفت: درسا خانوم دلت آبجی می خواد؟ منم برای بابا اخم ...